موسسه های پژوهشی یا تحقیقات پالیسی زیادی در ایالات متحده فعالیت دارد که در آن پژوهشگران دیدگاه و مشورت شان را در خصوص مسایل سیاسی و اجتماعی در شکل دادن پالیسی این کشور ارائه می کنند. اما یک تحقیق تازه نشان می دهد که اداره ریاست جمهوری ترمپ در مقایسه با ادارات ریاست جمهوری گذشته کمتر به این موسسات پژوهشی متکی است.
از ۱۸۰۰ نهاد تحقیقاتی در ایالات متحده حدود ۴۰۰ موسسه پژوهشی آن در واشنگتن مستقر است. ادارات ریاست جمهوری گذشته بر تحقیق و نظرات این سازمان ها برای ایجاد پالیسی متکی بوده اند، اما مارک رام، استاد پالیسی عامه در پوهنتون جورج تاون می گوید که در اداره برحال ریاست جمهوری ایالات متحده قضیه این طور نیست.
رام می گوید "کاملا واضح بود که اداره ریاست جمهوری أوباما مفتخر بود که اداره یی با سطح بالای شخصیت های آکادمیک بود، آن اداره ریاست جمهوری به اندازه زیادی به تحقیقات مشاهداتی توجه داشت. و بنابراین موسسات تحقیقاتی ممکن تاثیر مهمی بر آن اداره داشت. اجازه بدهید وضعیت اداره جاری ریاست جمهوری دونالد ترمپ را مقایسه کنم که کاملا واضح ساخته است که به متخصصان بی اعتماد بوده است و اینکه به کار انجام شده توسط هر گونه چنین سازمانی مظنون است."
بر علاوه تاثیر گذاری بر پالیسی عامه، چنین نهادها غالبا زمینه آموزشی برای کسانی است که تمایل دارند در رسانه ها یا دهلیز قدرت راهی باز کنند. اریک روزن باک، پژوهشگر در مرکز بلفر برای علوم و امور بین المللی است.
روزن باک می گوید "موسسات تحقیقاتی همیشه واقعا نقش مهمی در پالیسی سازی و سیاست داشته است. اما من فکر نمی کنم که در حال حاضر مانند گذشته تاثیر گذار باشد. و این نفوذ در ابتدا به دو گونه متفاوت است – این موسسه تحقیقاتی در بخش ایجاد نظرات جدید است و تلاش به پیشرفت آن نظرات دارد، و در قضیه ما این موسسه، به مردم آموزش می دهد. و به این ترتیب وقتی شما در حکومت استید، در کانگرس استید و کاری می کنید، واقعا تاثیرگذار تر استید."
موسسات تحقیقاتی همچنین یک دروازه دورانی برای افراد مستعد است. در اداره ریاست جمهوری جورج دبلیو بش، دیک چینی، معاون رئیس جمهور، دونالد رامسفلد، وزیر دفاع، و کاندولیزا رایس، وزیر خارجه – از موسسات تحقیقاتی در واشنگتن بودند. لیسا کورتیس، یک عضو شورای امنیت ملی در اداره ریاست جمهوری ترمپ، یک شخصیت آکادمیک پیشین در بنیاد تحقیقاتی به نام هریتیج متمایل به محافظه کاران است.
اما پالیسی ها و نظریات غالبا از طریق منشور تعصب سیاسی توسعه پیدا می کند. دانستن اینکه چه کسی برای آن نظریات پول می پردازد مهم است.
مارک رام می گوید "من فکر می کنم که چیز مهم برای درک عموم این است که وقتی موسسات تحقیقاتی گزارشی را نشر می کند، آن گزارش برای کسانی مهم است که تلاش دارند بفهمند آیا آن گزارش توسط نهاد دونر یا تامین کننده مالی است یا خیر. و موسسه تحقیقاتی خوب باز و شفاف در نوع تحقیقی است که آنها آنجام می دهند تا کسانی که آن تحقیق را می خوانند بتوانند مستقلانه قضاوت کنند."
اینکه چقدر نهادهای تحقیقاتی پالیسی رسمی ایالات متحده را شکل می دهد یا تحت تاثیر قرار می دهد قابل بحث است، اما بسیاری تغییرات در پالیسی حکومت یا اولویت ها غالبا می توانند به یکی از نهادهای تحقیقاتی مستقر در مرکز پایتخت ایالات متحده مربوط می شود.